مقدمه : پيچيدگي امر تعليم و تربيت و نيز دسترسي به حوزه اي از معرفت كه ما را علي رغم همه معضلات در رسالتي كه بر دوس داريم ، راهبر باشد نياز به پژوهش هاي علمي دارد . هرچند تاكنون به دلايل عديده ، تحقيقات در آموزش و پرورش ايران ، نتوانسته جايگاه اصلي خود را پيدا كند كه شايد يكي از اصلي ترين دلايل آن ، عدم باور و اعتقاد مديران به نتايج اينگونه تحقيقات باشد اما به هرحال نمي توان بدون استناد به يافته هاي تحقيقاتي ، پاسخ گوي اين همه پرسش در نظام تعليم و تربيت بود . برخي از كشورها با بهره گيري از نتايج تحقيقات به موفقيت هاي زيادي دست يافته اند و برخي ديگر در ابتداي راه بوده و لذا با مشكلات فراواني دست به گريبان هستند و بدين جهت ضرورت يك تحول در انديشه مربيان و مسؤولان اين قبيل كشورها ، امرمهمي است كه به خوبي احساس مي شود و ايران ما نيز به دليل ساختار عظيم تعليم و تربيت و جمعيت بالاي دانش آموزي از اين قاعده مستثني نمي باشد . امروزه توسعه و رشد ، يكي از مهم ترين مباحثي است كه توجه كشورهاي در حال توسعه را به خود معظوف داشته است . محدوديت منابع ، انرژي و نيروي انساني كارآمد ، رقابت فشرده اي ميان اين كشورها در زمينه دست يابي به راه هايي كه بتواند آنان را هرچه سريع تر به سرمنزل مقصود برساند ، ايجاد كرده است . براي نيل به هدف مقدس توسعه (( فرهنگ پژوهش در مدارس )) به نظر مي رسد كه ابتدا بايد در نگرش آموزش و پرورش تغييراتي حاصل گردد . بديهي است كه پايه و اساس هر انديشه اي در آموزش و پرورش بستگي به حمايت دست اندركاران تعليم و تربيت آن كشور دارد كه در ذيل به پاره اي از آنها اشاره مي شود : ۱-نقش نظام آموزشي كشور در توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس : آموزش و پرورش بايد از نظامي پويا برخوردار باشد . به عبارت ديگر ، علم و پژوهش در آن نهادينه شده و پژوهش دانش آموزان ، جايگاه و موقعيت واقعي خود را در نظام آموزشي بازيابد . اگر چنين شود حس كنجكاوي و اشتياق به تحصيل در دانش آموزان تقويت مي گردد و استعدادهاي بالقوه به بالفعل تبديل مي شود چراكه به فرموده مولاي متقيان حضرت علي عليه السلام : (( آموزش در كودكي همچون نقشي برسنگ ماندگار است . )) ۲-نقش معلمان در توسعه فرهنگ پژوهش درمدارس : (( معلمان ، نخستين مشعلداران پيشرفت فكري دانش آموزان هستند . معلمان مجرب و بادرك و فهم براي پربار كردن هرچه بيشتر درس ، در تمام زندگي به دنبال انديشه ها و مطالب تازه هستند . آنان به دانش آموزان مي آموزند كه چگونه علمي فكر كنند . ))چگونه منطقي بينديشند ، چگونه مشاهده كنند و چگونه مشاهدات خود را منظم نمايند ، چگونه حدس بزنند و … معلمان بايد بتوانند فعاليت هاي علمي دانش آموزان را برنامه ريزي و هدايت و روحيه تعاون و هم فكري را در آن ها تقويت كنند . براي نيل به اين مهم ، معلمين بايد خود پژوهشگر باشند و با جان و دل با دانش آموزان مشاركت و همكاري داشته باشند . ۳-نقش خانواده در توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس : خانواده به عنوان بستري مناسب كه مي تواند استعدادهاي دانش آموزان را شكوفا سازد ، هميشه از جايگاه مهمي برخوردار بوده است . نقش حمايتي والدين ، تشويق ها و همفكري و مساعدت آنان در انجام پژوهش ها مي تواند در توسعه فرهنگ پژوهش در بين دانش آموزان نقش به سزايي داشته باشد . در اين راستا مي توان در آغاز سال تحصيلي ، از والدين براي حضور در مدرسه دعوت نمود و آنها را در كم و كيف پژوهش قرار داد . كلاس هاي آموزش خانواده ، مي تواند محلي باشد براي آموزش جذاب و لذت بخش روش هاي تحقيق . از آنجا كه جهت انجام پژوهش لازم است تا دانش اموزان در خارج از محيط مدرسه نيز به فعاليت بپردازند لذا همكاري والدين در اين زمينه ضروري مي باشد . ۴-نقش كتابداران و كتابخانه : كتابداراني كه نياز دانش آموزان را به خوبي درك كرده و همواره به دنبال كتب جديد مي باشند و در مواقع لازم با استفاده از شيوه هاي نوين كتابداري ، دانش آموزان را به مطالعه و پژوهش ترغيب مي كنند ، نقش به سزايي در توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس دارند . نظر به اهميت موضوع لازم است در انتخاب كتابداران دقت لازم صورت گرفته و متوليان امر با آموزش هاي مستمر ، آنان را در امر ياري رساندن به دانش آموزان همراهي نمايند . ۵-نقش تبليغات : مي توان در مدارس نمايشگاهي از پژوهش هاي انجام شده برپا كرد و براي اصولي ترين پژوهش ها ، جوايزي درنظرگرفت . در سطح مناطق و ادارات كل ، پژوهش هاي نمونه در معرض ديد عموم قرار گيرد و از دست اندركاران آن قدرداني شود . به منظور تشويق نونهالان و كودكان ، مي توان مسابقه اي بين مدارس ابتدايي و به تفكيك پايه هاي تحصيلي ترتيب داد و همه دانش آموزان را به شركت در آن تشويق و ترغيب نمود . تقدير و تشكر از والديني كه در امر پژوهش و همكاري با فرزندان تلاش مؤثري داشته اند مي تواند عامل مهمي در گسترش فرهنگ پژوهش در مدرسه باشد . از طريق راديو و تلويزيون و روزنامه هاي كثيرالانتشار و يا روزنامه هاي ديواري مدارس ، مي توان اولويت هاي پژوهشي را اعلام و جدول زماني و چگونگي انجام پژوهش را آموزش داد . نتيجه : چنانچه آموزش و پرورش قصد توسعه فرهنگ پژوهش در مدارس را دارد بايد اين فرهنگ را در دوره ابتدايي ايجاد نموده و در دوره هاي تحصيلي بالاتر آن را بسط و گسترش دهد . متاسفانه در دوره ابتدايي جايگاه پژوهش خالي بوده و در كتب درسي مجالي براي پرداختن به آن پيش بيني نشده است . آموزش و پرورش بايد در اولين گام بايد تغييراتي را در كتب درسي اعمال نمايد تا از اين طريق حس كنجكاوي دانش آموزان ارضا شود . در برنامه درسي بايد جايي براي پژوهش در نظر گرفته شود و صد البته تنها بر محفوظات تكيه نشود و درصدي نيز به فعاليت هاي علمي آنان اختصاص يابد . |